English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (5140 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wiring harness U یک دسته سیم به هم بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
harness U بند بسته دسته سیم
harnessed U بند بسته دسته سیم
harnessing U بند بسته دسته سیم
dizen U دسته یا بسته کتان وکنف کتان را اماده کردن
packed in dozens U دو جین دو جین دسته شده دو جین دو جین بسته شده
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
Other Matches
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
trooping U دسته دسته شدن
trooped U دسته دسته شدن
group U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
shoals of people U دسته دسته مردم
sects U دسته دسته مذهبی
streams of people U دسته دسته مردم
classify U دسته دسته کردن
sort U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
assort U دسته دسته شدن
regiment U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
sorted U دسته دسته کردن
sect U دسته دسته مذهبی
sorts U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
packages U بسته
pack box U بسته
ice bound U یخ بسته
barred U بسته
solid U بسته
solids U بسته
imperforate U بسته
closed U بسته
fronted U صف بسته
clotty U بسته
grumous U بسته
packed بسته ای
kits U بسته
shut U بسته
kit U بسته
interdependent U به هم بسته
parcel U بسته
parcels U بسته
shutting U بسته
shuts U بسته
pent U بسته
stack U بسته
pinioned U کت بسته
stacked U بسته
stacks U بسته
connected U بسته
bunged up U بسته
bagful U یک بسته
fardel U بسته
bundle U بسته
strikebound U بسته
crossed chaque U چک بسته
curdy U بسته
shook U بسته
packs U بسته
crossed cheque U چک بسته
pack U بسته
jellied U بسته
packets U بسته
logical U یچ بسته
package U بسته
trusser U بسته
uncrossed U بسته
datagram U یچ بسته
packaged U بسته
packet U بسته
bundling U بسته
corked U بسته
bundles U بسته
clotted U بسته
closed circuit U مدار بسته
dunnage U بسته بندی
dog U دفاع بسته
shuts U بسته شدن
blindfolded U چشم بسته
shut U بسته شدن
program package U بسته برنامه
closed universe U جهان بسته
kits U بسته لوازم
closed traverse U پیمایش بسته
closed society U جامعه بسته
shutting U بسته شدن
closed U محرمانه بسته
closed subroutine U زیرروال بسته
closed circuits U مدار بسته
kit U بسته لوازم
closed system U نظام بسته
closed system U سیستم بسته
young ice U یخ تازه بسته
closure U بسته شدن
closed shop U سیستم بسته
closed system U سازگان بسته
unopened U بسته - بازنشده
tongue tied U زبان بسته
package holiday U گشت بسته ای
coagulum U خون بسته
blindfold U چشم بسته
tongue-tied U زبان بسته
shutt down U بسته شدن
coil of rope U بسته طناب
closed shops U سیستم بسته
to shut down U بسته شدن
congealable U بسته شدنی
all-expense tour U گشت بسته ای
packet U بسته کوچک
survival pack U بسته نجات
package tour U گشت بسته ای
shut in personality U شخصیت بسته
shut down U بسته شدن
armful U یک بغل یک بسته
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
closures U بسته شدن
clogging U بسته شدن
finite universe U جهان بسته
packets U بسته کوچک
armfuls U یک بغل یک بسته
closed variation U واریاسیون بسته
disk pack U گرده بسته
blindfolds U چشم بسته
disk pack U بسته دیسک
disk pack U گروه بسته
set in U بسته شدن
cruor U خون بسته
blindfolding U چشم بسته
closed area U منطقه بسته
box trail U سهم بسته
bound electron U الکترون بسته
large n U سر بسته همینطوری
lappermilk U شیر بسته
pack U بسته کردن
lamblkin U زبان بسته
dumb U زبان بسته
dumber U زبان بسته
dumbest U زبان بسته
bound charge U بار بسته
lockfast U محکم بسته
close column U ستون بسته
on the rope U بهم بسته
packing U بسته بندی
occlusion U بسته شدگی
mare clausum U دریای بسته
assumed U بخود بسته
packaged U بسته بندی
case numbers U شماره بسته ها
barred <adj.> <past-p.> U بسته شده
barricaded <adj.> <past-p.> U بسته شده
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
right round bracket U پرانتز بسته
blocked opening U درگاه بسته
blind fold U با چشم بسته
icebound U یخ بند یخ بسته
grume U خون بسته
homogamy U زناشویی بسته
van U کامیون سر بسته
vans U کامیون سر بسته
as the case may be U بسته بمورد
application package U بسته کاربردی
right parenthesis ) U پرانتز بسته
internal drainage U ابریز بسته
closed <adj.> <past-p.> U بسته شده
disabled <adj.> <past-p.> U بسته شده
locked <adj.> <past-p.> U بسته شده
package U بسته بندی
it is a question of money U موضوع بسته به
ironbound U با اهن بسته
shook U بسته کردن
iron bound U با اهن بسته
investment foundry U ریخته گی بسته
packaging U بسته بندی
investment castings U ریخته گی بسته
aleatory U بسته به بخت
flat pack U بسته مسطح
closed fist U مشت بسته
closed file U فایل بسته
closed file U ستون بسته
post U بسته پستی
closed economy U اقتصاد بسته
packages U بسته بندی
Recent search history Forum search
2New Format
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1این پیج بزودی بسته خواهد شد
1می خواستم دو جمله زیر را ترجمه کنید
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1cartridge
1well-shuffled deck
1Let slip package
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com